تحلیل چک در حقوق ایران
صادر کننده: شخصی که چک را صادر میکند بایستی در تاریخی که در چک ذکر میکند به همان اندازه در بانک وجه نقد داشته باشد والا هم از نظر جزایی و هم از نظر مدنی مسئولیت خواهد داشت.
صادرکننده در زمان مندرج در چک نباید، تمام یا قسمتی از وجه را از بانک خارج کند به شکلی که در سررسید در حساب وی وجه نباشد یا دستور پرداخت نشدن چک را نباید را صادر کند یا مورد دیگر اینکه نباید چک را به شکل غیرصحیح تنظیم کند.
درصورت عدممطابقت امضاء، قلم خوردگی و مسائلی از این قبیل، بانک از پرداخت پول خودداری میکند.
چنانچه صادرکننده بعد از صدور متوجه شود که چک از طریق کلاهبرداری یا سرقت از دست او رفته یا آن را گم کرده، میتواند دستور عدمپرداخت وجه را به بانک بدهد و باید بهصورت کتبی علت دستور عدمپرداخت را بیان کند.
مواردی که میتوان دستور عدمپرداخت را صادر کرد عبارتند از: الف- اعلام مفقودی ب- سرقت ج- جعل د- کلاهبرداری ه- خیانت در امانت یا بهدستآوردن از راههای دیگر مجرمانه .
چنانچه شخصی به دیگری چکی را بدهد و در مقابل قرار باشد که دیگری کاری را برای او انجام دهد و انجام ندهد،صادرکننده نمیتواند دستور عدمپرداخت چک را صادر کند؛ زیرا عدمانجام تعهد یک مسئله مدنی است و بایستی پس از پرداخت وجه، دادخواست خود را به دادگاه تحویل دهد.
هر گاه اثبات شود که صادرکننده چک بیاساس دستور عدمپرداخت را صادر کرده است، علاوه بر پرداخت وجه به مجازاتهایی از قبیل حبس، جزای نقدی و پرداخت کلیه خسارت وارد شده به دارنده چک محکوم میشود.
دارنده: شخصی است که برای نخستینبار چک را به بانک ارائه میکند. از این جهت بانک موظف است هر کس برای نخستین بار چک را به بانک میآورد هویت کامل و دقیق او را با ذکر تاریخ در پشت چک درج کند.
چند توصیه مهم به دارندگان چک که میخواهند از راه کیفری صادرکننده را تعقیب کنند:
برای تعقیب کیفری، دارنده چک فرصت دارد تا 6 ماه پس از تاریخ صدور به بانک جهت اخذ پول خود مراجعه کند و اگر چک قابل پرداخت نبود، دارنده چک مهلت دارد تا 6 ماه پس از صدور گواهی عدمپرداخت از بانک برای شکایت به دادسرا مراجعه کند.
برای شکایت کیفری باید به دادسرایی مراجعه کنند که بانک مورد نظر در آن حوزه قضایی باشد.
پرداخت کننده: گاهی اوقات وجه چک بهعلتهایی مانند: کسر موجودی، عدممطابقت امضاء، قلم خوردگی و مواردی از این قبیل قابل پرداخت نیست.
در این حالت بانک وظیفه دارد در برگ مخصوص که مشخصات چک و هویت و نشانی کامل
چک بلامحل
1- هرکس با علم به بسته بودن حساب بانکی خود مبادرت به صدور چک کند عمل وی در حکم صدور چک بلامحل خواهد بود و به حداکثر مجازات 2سال حبس محکوم میشود. این مجازات غیرقابل تعلیق است.
2- جرائم مذکور در این قانون بدون شکایت دارنده چک قابل تعقیب نیست.
3- درصورتی که دارنده چک تا 6 ماه از تاریخ صدور برای وصول وجه آن به بانک مراجعه نکرد یا ظرف 6 ماه از تاریخ صدور گواهی عدمپرداخت شکایت نکرد دیگر حق شکایت کیفری نخواهد داشت.
4- اگر بعد از صدور حکم قطعی، شاکی گذشت کند یا محکوم بهترتیب بالا موجبات پرداخت وجه چک را فراهم کند اجرای حکم متوقف میشود.
5- محکوم علیه ملزم به پرداخت مبلغی معادل یک سوم جزای نقدی مقرر در حکم به نفع دولت خواهد بود.
در موارد زیر صادرکننده چک قابل تعقیب کیفری نیست:
الف. سفید امضا: چنانچه چک بدون تاریخ
داده شود هرگونه اضافه کردن تاریخ بدان از طرف غیراز صاحب حساب جدا از جنبه حقوقی قابل شکایت کیفری از طرف صاحب حساب علیه ملصق تاریخ بهعنوان سوءاستفاده از سفید مهر و امضاء قابل شکایت کیفری است.
ب. هرگاه در متن چک وصول وجه آن منوط به تحقق شرطی شده باشد.
ج. چک تضمینی
د. هرگاه خلاف موارد قبل بدون قید در متن چک ثابت شود که وصول وجه آن منوط به تحقق شرط یا بابت تضمین انجام معامله یا تعهدی بودهاست.
ه. هرگاه ثابت شود چک بدون تاریخ بوده یا تاریخ واقعی صدور چک مقدم بر تاریخ مندرج در متن چک باشد.
6- صادرکننده چک یا ذینفع یا قائم مقام قانونی آنها میتواند با تصریح به اینکه چک بر اثر کلاهبرداری یا خیانت در امانت یا جرائم دیگر تحصیل شده به بانک بهطور کتبی دستور عدمپرداخت بدهد و اگر دارنده چک آن را به بانک ارائه کرد گواهی عدمپرداخت را به دارنده با ذکر علت تسلیم میکنند.
7- دستوردهنده مکلف است پس از اعلام به بانک، شکایت خود را به مرجع قضایی تسلیم و حداکثر ظرف مدت یک هفته گواهی تقدیم شکایت خود را به بانک تسلیم کند. پس از انقضای یک هفته بانک از محل موجودی به تقاضای دارنده وجه چک را پرداخت میکند.
8- دارنده چک نیز میتواند علیه کسی که دستور عدمپرداخت داده شکایت کند و هرگاه خلاف ادعایی که موجب عدمپرداخت شده ثابت شود دستوردهنده علاوه بر مجازات کلیه خسارات را باید بپردازد.
9- پرداخت چکهای تضمین شده و مسافرتی را نمیتوان متوقف کرد مگر آنکه بانک صادرکننده نسبت به آن ادعای جعل کند.
10- رسیدگی به کلیه شکایات و دعاوی حقوقی و جزایی چک چه در دادگاه و چه در دادسرا فوری و خارج از نوبت خواهد بود.
طرح شکایت علیه صادرکننده چک بلامحل
چنانچه چک به هر دلیل برگشت بخورد، پس از دریافت گواهی عدمپرداخت از بانک محال علیه و اطمینان از عدموصول چک از طریق مذاکره، نسبت به تنظیم شکوائیه اقدام نمایید:
الف - پس از تنظیم شکوائیه با همراه داشتن اصل چک به قسمت ارجاع شکایاتحوزه قضایی که بانک محال علیه در محدوده آن واقع است مراجعه کنید.
ب - معاونت ارجاع حوزه قضایی مربوطه در ذیل شکوائیه دستور تحقیقاتمقدماتی و اعلام نتیجه را به حوزه انتظامی واقع در محدوده سکونت صادر کنندهچک را صادر مینماید. (آدرس اعلامی مشتکیعنه مندرج در برگ گواهی عدمپرداخت)
ج - پس از اخذ دستور مقام قضایی، به حوزه انتظامی مربوطه مراجعه کرده و برحسب رویه معمول، با کسب دستور فرمانده حوزه انتظامی یا جانشین ویاخطاریه 3 روزه که به اخطار حسن نیت معروف است در معیت مأمور نیرویانتظامی به متهم ابلاغ میشود.
ذ - درصورتی که متهم در ظرف 3 روز پس از ابلاغ اخطاریه مذکور در بند 3، رضایت شاکی را جلب کرده است یا ترتیب پرداخت وجه چک را بدهد با اعلام رضایت شاکی یا ارائه لاشه چک توسط وی پرونده مختومه میشود، والا درصورت عدمحضور در موعد مقرر، با دستور مقام قضایی نسبت به جلب متهم اقدام و پرونده با گزارش نیروی انتظامی و به همراه طرفین به حوزه قضایی مربوطهارسال و پس از تعیین شعبه رسیدگیکننده توسط ریاست حوزه قضایی و یامعاونین آنها، پرونده در جریان رسیدگی قرار میگیرد. (این اقدامات نیز درصورتیکه متهم متواری باشد انجام میگیرد) در ضمن میتوان درصورتی که متهم متواری بوده و احتمال خروج وی از کشور برود، از دادگاه درخواست ممنوعالخروج کردن ویرا از کشور کرد.
همچنین در پایان رای وحدت رویه دیوان عالی کشور جهت صلاحیت رسیدگی محاکم جهت طرح دعاوی مربوط به چک را برای شما عزیزان درج میگردد.
رأی وحدت رویه شماره 688 در مورد صلاحیت دادگاه رسیدگیکننده به دعوی چک
تاریخ : سه شنبه، 20 تیر، 1385
موضوع : آرای وحدت رویه
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور (حقوقی)
نظر به اینکه چک با وصف فقدان طبع تجاری، از جهت اقامه دعوی توجهاً به ماده 314 قانون تجارت، مشمول قواعد مربوط به بروات، موضوع بند 8 ماده2 قانون تجارت است و از این منظر به لحاظ صلاحیت از مصادیق قسمت فراز ماده 13 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی به شمار میرود. نظر باینکه در همان حال، محل صدور چک در وجه ثالث، با تکیه بر ترکیب « محال علیه» در ماده310 قانون تجارت نوعی حواله محسوب است که قواعد ماده 724 قانون مدنی حاکم بر آن میباشد، و از این نظر با توجه به مبلغ مقید در آن جزء اموال منقول بوده و همچنان مصداقی از ماده13 مسبوقالـذکر میتوانـد باشد، بیتردید دارنده چک میتواند تخیـیراً به دادگاه محل وقوع عقد یا قرارداد یعنی محل صدور چک، یا به دادگاه محل انجام تعهد، یعنی محل استقرار بانک محال علیه و یا با عنایت به قاعده عمومی صلاحیت نسبی موضوع ماده11 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی برای اقامه دعوی به دادگاه محل اقامت خوانده مراجعه کند. با وصف مراتب رجوع دارنده چک به هر یک از دادگاههای یاد شده توجهاً به ماده 26 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب برای آن دادگاه در رسیدگی به دعوا ایجاد صلاحیت خواهد کرد. در نتیجه اکثریت اعضاء هیأت عمومی وحدت رویه دیوان عالی کشور رأی شعبه 17 دیوان عالی کشور را که متضمن این معنی است صحیح و قانونی تشخیص داده است و این رأی باستناد ماده 270 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازمالاتباع است.
- ۹۴/۰۷/۲۰